جوان آنلاین: عامل دو قتل که از اولیایدمها رضایت گرفتهبود، پس از ۱۹سال از زندان آزاد شد، اما وقتی به نزد خانوادهاش بازگشت سکته و فوت کرد. متهم در دو حادثه جداگانه همسرش و مردی را که گمان میکرد با او ارتباط پنهانی دارد، به قتل رساندهبود که در یک قدمی چوبه دار از اولیایدمها رضایت گرفتهبود، اما هشت ساعت پس از آزادی فوت کرد.
یکی از روزهای پاییز سال ۸۵ مردی در شهر شیراز سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گمشدن ناگهانی همسر جوانش به نام پروانه شکایت کرد.
وی گفت: «یک روز است که از همسرم بیخبرم و الان احتمال میدهم برای او اتفاقی رخ دادهباشد. او بدون هماهنگی من از خانه بیرون نمیرفت، اما عصر روز گذشته وقتی از محل کارم به خانه برگشتم، خبری از همسرم نبود. ابتدا احتمال دادم برای خرید به بازار رفتهاست و چند ساعتی منتظرش ماندم، اما وقتی به خانه برنگشت، نگرانش شدم و برای پیدا کردن او به جستوجو پرداختم. به هر جایی که تصور میکردم همسرم به آنجا رفته باشد، سر زدم، اما ردی از همسرم پیدا نکردم. آنطور که فهمیدم دیروز همسرم از خانه بیرون رفته، اما به خانه هیچیک از دوستان و بستگان و حتی خانوادهاش مراجعه نکرده و به طرز مرموزی گم شدهاست.»
آخرین تماس
با شکایت مرد جوان، مأموران تحقیقات خود را به دستور بازپرس پرونده برای پیدا کردن ردی از زن گمشده آغاز کردند، اما هیچ ردی از وی پیدا نکردند. مأموران پلیس در تحقیقات فنی دریافتند پروانه آخرین بار با مرد جوانی به نام هومن ارتباط تلفنی و پیامکی داشتهاست. پروانه به مرد جوان پیامک داده از زندگی با شوهرش خستهشده و با وی در بیرون از شهر قرار ملاقات میگذارد تا با هم از شهر بیرون بروند. بررسیها حکایت از آن داشت زن جوان از قبل هم به صورت مخفیانه ارتباط تلفنی و پیامکی با هومن داشتهاست و روز حادثه هم پس از تماس تلفنی و ارسال پیامک به طرز مشکوکی ناپدید میشود.
فرضیه قتل هومن
بدین ترتیب مأموران برای بررسی موضوع راهی خانه هومن شدند، اما وقتی به محل رسیدند با صحنه عجیبی روبهرو شدند. آگهی ترحیم هومن روی در و دیوار محل زندگیاش چسبانده شده بود و بررسیها حکایت از آن داشت وی همان روز در محلی که با پروانه قرار ملاقات داشته در تصادف با خودروی پرایدی جان باخته و راننده خودرو هم بدون گذاشتن هیچ ردی از خود، از محل فرار کردهاست. ارتباط پنهانی هومن با زن جوان و مرگ مشکوک وی همزمان با ناپدید شدن پروانه احتمال قتل از سوی شوهر پروانه یا یکی از بستگانش برای مأموران مطرح شد. از سوی دیگر مأموران در ادامه بررسیها فهمیدند شوهر زن گمشده به نام کیوان هم خودروی پراید دارد و روز حادثه هم در همان نزدیکی محل حادثه دیده شدهاست. با به دست آمدن این اطلاعات، فرضیه قتل قوت گرفت و مأموران کیوان را به عنوان مظنون بازداشت و برای تحقیق به اداره پلیس منتقل کردند.
اعتراف به ۲ قتل
متهم در بازجوییها ابتدا جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد، به دو قتل اعتراف کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: «من و همسرم چند سال قبل با هم ازدواج کردیم و زندگی خوبی داشتیم، اما کمکم با هم اختلاف پیدا کردیم. مدتی بود زنم همیشه از طلاق صحبت میکرد و از من میخواست به دادگاه بروم و او را طلاق دهم. درخواست او برای من خیلی عجیب بود، چون ما با هم اختلاف زیادی نداشتیم که تصمیم به جدایی بگیریم. از طرفی من خیلی به او سخت نمیگرفتم و او به راحتی به بیرون و محل کارش رفت و آمد داشت، اما خبر نداشتم که پروانه به من خیانت میکند.»
تصادف ساختگی
کیوان ادامه داد: «او هر روز و شب اصرار میکرد از من جدا شود و همین موضوع باعث شد به رفتارهای او مشکوک شوم. مدتی او را مخفیانه زیر نظر داشتم و فهمیدم با مردی ارتباط پنهانی دارد. شب حادثه وقتی خواب بود، تلفن همراهش را بررسی کردم و با پیامکهای مشکوکی که برای همکارش هومن فرستادهبود، روبهرو شدم. باورم نمیشد که پروانه به من خیانت کردهباشد، اما پیامکهای او گواه خیانتش بود. خیلی عصبانی شدم و همان شب او را در خواب خفه کردم و سپس جسدش را به بیابانهای اطراف شهر بردم و دفن کردم. سپس به خانه برگشتم و با تلفن همراه همسرم پیامکی به هومن دادم و با او قرار ملاقات گذاشتم. میخواستم از همکارش انتقام سختی بگیرم، به همینخاطر ساعتی قبل از قرار به محل رفتم و در گوشهای کمین کردم و به محض اینکه هومن سر قرار آمد، او را با خودرویم زیر گرفتم و از محل فرار کردم. پس از این به اداره پلیس رفتم و برای همسرم اعلام مفقودی کردم. میخواستم با صحنهسازی مأموران را فریب دهم و ردی از خودم بجای نگذارم، اما پلیس دستم را رو کرد.»
حکم دو بار قصاص
پس از اعتراف قاتل، مأموران جسد همسر وی را کشف کردند و متهم نیز با بازسازی صحنههای قتل و تکمیل تحقیقات راهی زندان شد. مدتی بعد قاتل به اتهام دو قتل پای میز محاکمه حاضر شد و با درخواست دو اولیایدم، قضات دادگاه او را به دو بار قصاص محکوم کردند.
حکم قصاص متهم پس از اعتراض از سوی وکیلش در یکی از شعبههای دیوان عالی کشور تأیید شد و پرونده برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای محل رفت. بدین ترتیب نفسهای قاتل به شماره افتاد تا اینکه چند سال قبل وی برای اولینبار برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت. متهم آن روز با التماس و گریه و میانجیگری تیم صلح و سازش مهلت گرفت و به سلولش بازگشت.
بخشش اول
متهم وقتی برای دومین بار پای چوبه دار حاضر شد، از اولیای دم همسرش با پرداخت دیه رضایت گرفت، اما اولیای دم هومن او را نبخشیدند و فقط به او مهلت دادند. بدین ترتیب متهم برای دومینبار هم از چوبه دار فاصله گرفت و به سلولش منتقل شد.
بخشش دوم
متهم همچنان در زندان بلاتکلیف بود و اولیایدم هومن هم حکم قصاص را اجرا نمیکردند تا اینکه وی پس از گذشت ۱۹ سال از زندانیاش نامهای به رئیس قوت قضائیه نوشت و از گرفتاریها و مشکلاتی که او در این سالهای بلاتکلیفی با آن درگیر بود، گفت و درخواست کرد سرنوشتش تعیینتکلیف شود. با درخواست کیوان، پرونده مرد زندانی دوباره به جریان افتاد تا اینکه خانواده هومن به شعبه اجرای احکام رفتند و متهم را به شرط پرداخت دیه بخشیدند. برادران و خواهران مقتول اعلام کردند با توجه به اینکه پدر و مادرشان فوت کردهاند، آنها تصمیم گرفتهاند با گرفتن دیه متهم را ببخشند و دیه را برای شادی روح برادرشان صرف امور خیریه کنند.
مرگ پس از آزادی
بدین ترتیب با اعلام رضایت اولیایدم هومن، قاتل از زندان آزاد شد و نزد خانوادهاش رفت. اعضای خانواده کیوان با آزادی فرزندشان خیلی خوشحال شدند، اما خوشحالی و شادی آنها خیلی دوام نداشت. قاتل هشت ساعت پس از آزادی از زندان، از شدت خوشحالی و شادی زیاد در کمال ناباوری در مقابل چشمان خانوادهاش سکته و فوت کرد. بدین ترتیب پرونده متهم که در دو حادثه جداگانه مرتکب دو قتل شدهبود، پس از گذشت ۱۹ سال از حادثهها، زمانی برای همیشه بسته شد که چند ساعت قبل از زندان آزاد شدهبود.